نمی دونم خوبم یا بد من اینجوری هستم یعنی بودم فکر میکردم اگه به کسی که دوستم داره منم دوسش دارم محبت کنم اون میفهمه دوسش دارم.
ولی متاسفانه کسی نیازمند محبت ما نیست همه انتظار دارند بی وفا باشیم و کم محلی کنیم ولی پول دار باشیم. یبار دوازده سال پیش اینو تجربه کردم یبارم دوسال پیش. دیگه چندبار باید شکست بخورم تا بفهمم کسی مهر و محبت من رو دوست نداره. اگه تمام زندگیم رو بذارم برای طرف که حالش رو خوب کنم کسی نمیگه چقدر مهربون فقط در صورتیکه پول بریزم به حسابش مهربونم.
الان با خودم فکر میکنم میگم اصلا چرا میخوام همه بدونن من مهربونم بذار فکر کنن نامهربونم فکر کنن بی وفا هستم چه اتفاقی میخواد بیفته. صمیمی ترین دوستم که تو زرد از آب دراومد همدمم که تو زرد از آب دراومد دیگه چه اهمیتی داره.
مهم اینه که زندگی ادامه داره و هنوزم زیباست هر لحظه یه چیزی داره که زیباییهاش رو به ما نشون بده.