زندگی رویایی

هر وقت مینویسم چند لحظه بعد ذهنم آروم میشه و میتونم راه حل ها رو ببینم

زندگی رویایی

هر وقت مینویسم چند لحظه بعد ذهنم آروم میشه و میتونم راه حل ها رو ببینم

باید این پیوند را گسست

چهارشنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۷، ۰۵:۳۱ ق.ظ

دیروز دو ساعت گوشیم خاموش شده بود و هیچ جوری روشن نمیشد یه حسی داشتم انگار تمام ارتباطم با دنیای بیرون قطع شده بود . میخواستم بیام چند کلمه بنویسم یادم افتاد گوشیم خاموشه یه حس غریب ولی دوست داشتنی بود.

اینکه ادم بعضیها رو دنبال میکنه کار ذهنمون هست یه جایی ما بالاخره به این نتیجه میرسیم ذهنمون رو دنبال نکنیم و دنبال بعضی ادمها نیفتیم یه جایی بالاخره به این نتیجه میرسیم نیاز به دنبال کردن نفس نیست صدای بینش درونی خودمون رو بالاخره میشنویم و به این نتیجه میرسیم بپذیریم هرآنچه که برایمان اتفاق می افتد.

ساعت دوازده شب یکی از دوستام اومد داشت با من چت میکرد یهو وسطش از شکست عشقی گفت بعد هم حرفهای عجیب و غریب زد میگفت من میدونم همه چیز تو همه ، هیچی واقعی نیست بعد گفتم خوب بیشتر بگو گفت ولش کن بعد توضیح داد که چیزهایی که میبینیم ادمهایی که میبینیم همشون چیزیه که ذهن ما دوست داره ببینیم یه حرفهایی درباره اکنکار گفت ولی یهویی یه حرف خیلی خیلی نامربوط زد کارخانه رب گوجه بزنیم و اینا 

یه آن فکر کردم حالت طبیعی نداره بهش گفتم احساس میکنم چیزی مصرف کردی خیلی ناراحت شد خداحافظی کرد و رفت و من رو تنها گذاشت با هزاران سوال در سرم . خیلی خسته ام انرژی زیادی انگار مصرف کردم .یعنی اینبار خدا میخواد چی به من بگه . شاید میخواد بگه : عشق پیوند میان آدمهاست،

و موجب شکفتن آنها می شود

اما برای آنکه شکفتن کامل شود،

باید این پیوند را برای همیشه گسست!

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">