زندگی رویایی

هر وقت مینویسم چند لحظه بعد ذهنم آروم میشه و میتونم راه حل ها رو ببینم

زندگی رویایی

هر وقت مینویسم چند لحظه بعد ذهنم آروم میشه و میتونم راه حل ها رو ببینم

۰۹
فروردين

من بنده عبد تو هستم 

ولی خوب بعد دوتا بچه داشتن بچه سوم سخته از پسش بر نمیام مجبورم سقط کنم.

ولی نذر میکنم به گربه ها بیشتر کمک کنم بتونن تو حیاط خونه ما بچه دار بشن.از وقتی اون گربه رفت منم از رفتنش خوشحال شدم زندگی این شکلی شد راستش ما زیاد با طبیعت خوب نبودیم که این بلاها داره سرمون میاد .

۰۷
اسفند

آدمها وقتی تو راهی قدم میذارند به اسم خودشناسی 

بازتاب تخلفاتشون رو بسیار گسترده تر میبینند به گستردگی جهان هستی.

تخلفاتی ساده مثل دل کسی رو شکستن، به کسی بی اهمیت بودن، تحقیر کردن کسی، کوچک شمردن دیگران ،غذور و خودبرتر بینی، به دیدار کسانیکه دوستمون دارند نرفتن و از این قبیل تخلفات 

آدمی که تو را خودشناسی قدم برمیداره اولش تخلفات معمولی که دیگران خیلی راحت انجام میدن رو برای خودش مجاز نمی دونه مثل دزدی و تخلفات بزرگتر تا اینکه بعدها میفهمه انجام ندادن اون کارها وظیفه اش بوده هیچ امتیازی براش به حساب نمیاد هنوز تو نقطه صفر هست .

تا اینکه میاد بالاتر بره خودش رو به انسان متعالی نزدیک کنه اونوقت هست که میبینه حتی گفتن یک جمله که دیگری رو تحقیر کنه یا دل کسی رو بشکونه یا حتی دعوت کسی رو که میتونه بره دیدنش نادیده بگیره براش عواقب و بازتابهای بزرگی داره .به بزرگی دنیا .اونوقته که میفهمه چقدر کارش سخته.

اینا چیزهایی بود که امروز نشونم دادن بازتاب اون بحث چهارشنبه گذشته تو سرای محله با خانومی که گفت پاشو من میخوام لباسم رو عوض کنم و من پانشدم رو این هفته با یه اتفاق به بزرگی دنیا دیدم یه ویروس که به این شکل همه گیر شد و میخواست نشونمون بده ما آدمها چقدر به ارتباط با هم نیاز داریم. امروز نشونم دادن چرا این همه دارم سختی میکشم برای پسرم چون وقتی پسرم دوساله بود مادر و پدر همسرم برای پاسخ عید دیدنی میخواستن برن خونه مامان و بابای من هر سال ما هم باهاشون میرفتیم اون سال اینقدر خسته و دلشکسته بودم که گفتم نمیام بچه هارم نمیذارم ببرید. همسرم همراهشون رفت من خوشحال از اینکه بالاخره یجا تونستم زورگویی های این خانواده رو بشکنم چون هرسال بعد خونه مادرم ،مادر شوهرم مجبورمون میکرد به خونه خواهرش سر بزنیم. من اون سالها از هیچ کس محبت نمیدیدم فکر میکردم بهترین راه قطع رابطه هست .جاری و خواهرشوهرم مسخره ام میکردن که دوتا بچه کوچیک پشت سر هم آوردم.مادرم به من تیکه مینداخت .مادر شوهرم و خواهرش به من تیکه مینداختن همسرم هم توجهی نداشت. من علت اینهمه توهین ها رو نمیفهمیدم تا اینکه الان میفهمم همه اونا درون خودم بودن یعنی خودم از این وضعیت ناراحت بودم که آدمهایی که مسخره ام میکردن رو به طرف خودم جذب میکردم. بازتاب اون روزها رو دیدم با غیر اجتماعی شدن پسرم و تا الان دارم تاوان اون روزها رو پس میدم یه پام مدرسه یه پام مشاور تا این بچه خوب بشه.

۲۶
آذر

من کاری به مافیای نفتی ندارم به نظرم همه ما باید از خودمون شروع کنیم . ماشینهای بنزینیمون رو بذاریم کنار . حالا که مسئولین هم از مافیای نفتی میترسن و حتی اجازه ندارند طرح زوج و فرد رو اجرا کنن از خودمون شروع کنیم. مافیای نفت هم مثل مافیای مواد مخدره اگه مردم نا آگاه دنیا تصمیم بگیرن آگاه بشن مواد مصرف نکنن مافیای مخدر نابود میشن و همچنین اگه همه تصمیم بگیریم نیازمون به خودرو بنزینی کمتر بشه مافیای نفت خودبخود نابود میشه. 

از خودمون شروع کنیم بجای اینکه بچه هامون رو مدرسه های دور از خونه مون ببریم نزدیک خونه مون ثبت نام کنیم ، کلاسهای فوق برنامه شون رو نزدیک خونه انتخاب کنیم. خودمون دست بکار بشیم هوای شهرمون پاک بشه.

۲۵
آذر

به نظرم بهتره بجای تعطیلی مدارس مسئولین تردد خودرو ها را در روزهایی که جو پایدار هست ممنوع کنند . یکم ما به خودمون میاییم پیاده روی بیشتری میکنیم . هم تصمیم میگیریم منزلمون به محل کارمون نزدیکتر بشه هم اینکه مدرسه و کلاسهای فوق برنامه بچه هامون رو نزدیک خونه هامون انتخاب میکنیم. فقط روزهای بارانی و برفی خودروها آزاد باشن و روزهای آخر هفته . روزهایی که باد و بارون نیست از هشت تا شش غروب تردد خودرو شخصی ممنون بشه . البته هر چه سریعتر هم ایستگاه متروهای نیمه کاره افتتاح بشن. 

یکسال اینکارو بکنید درست میشه. وگرنه تا چند وقت دیگر مجبوریم کل شهر تخلیه کنیم . 

۲۵
آذر

پارسال که بارندگی زیاد بود یک عده میگفتن ابرهارو بارور کردن که بارون زیاد میاد . اون عده الان کجان یعنی پیش خودشون فکر نمیکنن چرا الان که هوای تهران در وضعیت وحشتناک قرار گرفته مسئولین نمی تونن ابرهارو بارور کنن؟

شهردار محترم ایستگاه مترو دم خونه ما پنج ساله درحاله ساخته هنوزم ساخته نشده پس این خط شش کی راه میوفته چرا مترو گسترش نمیدید که این شکلی نشه اگه بلد نیستید کار کنید استعفا بدید بریم مدیر از خارج از کشور وارد کنیم شاید مسائل ما حل بشه.

 

۲۴
آذر

یکی از دوستان خیلی تو اینستا گرام از خوشبخت بودنش مطلب مینویسه و پست میذاره دلیل اینکارهاشو نمیفهمیدم تا اینکه دیدم تبلیغ کلاس های روانشناسی میکنه میخواد به ما بفهمونه من که خیلی خوشبختم این کلاسهارو رفتم انقدر هم اصرار میکنه که نگو شاید از این راه امرار معاش میکنه منم اگه بلد بودم از یه راهی امرار معاش کنم خب مثل تو پستهای خوشبختی میذاشتم و تبلیغاتچی میشدم. راست میگن همه ایرانیها دلال هستن .

۲۰
آذر

ما دخترمون رو یکساله کلاس ورزشی ثبت نام کردیم اول مهر بود خانومهای بزرگتر کلاس به بچه های ما گفتن میخوان برای مربیشون جشن تولد بگیرن نفری ۱۰۰هزار تومن بیارید تا هم ساندویچ و هم کیک بگیرن هم هدیه برای مربی ما شرکت کردیم . امروز دوباره پیام دادن میخوان برای مامان مربی هم جشن تولد بگیرن مامان مربی هم تو کلاس هست همیشه و گفتن نفری صد هزار تومن بیارید . من این دفعه رو نتونستم شرکت کنم خودم که نداشتم اگه به همسرم هم میگفتم میگفت دیگه نمیخواد دخترمون بره کلاس . بعد هم نشستم فکر کردم آیا برای پاچه خواری حدی وجود داره در کشور ما؟

این اتفاق در مدارس هم زیاد میوفته کافیه یه معلمی به بچه هاشون توجه کنه دیگه از پاچه خواری مادرا نمی دونن چجوری روی همدیگرو کم کنند. من فکر میکنم تا لایه های پایینی که خودمون هستیم درست نشیم لایه های بالاتر معیوب و فاسد و پاچه خوار باقی می مونند.

۱۲
آذر

کاش میتونستم یه سری تحقیقات انجام بدم ولی حیف که به آزمایشگاه دسترسی ندارم. یه چیزی که فهمیدم اینه که بچه هایی که سال گذشته شپش گرفته بودن تو مدرسه دخترم بسیار بدنشون درمقابل بیماریهای ویروسی مقاوم شده بود یعنی موج آنفولانزا که اومد اون بچه ها بیماری رو نگرفتن همچنین سرماخوردگی تو کل زمستون نداشتن. 

کاش ما ایرانیا تو این زمینه تحقیقات کنیم من فکر میکنم حتی میشه یه روش برای درمان ایدز هم پیدا کرد چون ایدز هم یه نوع ویروسه . باید ببینیم این شپشها چه موادی رو در خون فرد تزریق میکنن که مقاومت فرد در مقابل بیماریهای ویروسی بالا میره. 

۱۲
آذر

من دوست دارم سهم مهمی در پاک شدن هوای شهرم داشته باشه ولی فکری به ذهنم نمیرسه چون باید هردوتا بچه رو ببرم مدرسه مدرسه دخترم هم از مدرسه پسرم دوره . بچه ها هم نمی تونن خیلی زود بیدار شن ساعت هفت به زور بیدارشون میکنم . مدارس رو باید نزدیک هم بسازن چون شاید یکی هم پسر داشته باشه هم دختر اونوقت چیکار باید بکنه؟ 

مجبور میشه ماشین بیاره بیرون تو برگشت که دیگه نمیشه کاری کرد حتما باید ماشین ببریم چون هر دو تقریبا یک زمان تعطیل میشن . 

خلاصه اینکه ینفر که دوتا بچه داره یکذره سخته براش ولی بهرحال همه ما باید یه فکری به حال این هوای آلوده تهران بکنیم از خودمون شروع کنیم تا جای ممکن ماشین سواریهامون رو کم کنیم . حالا مدرسه بردن هیچ ولی حداقل میتونیم کلاسهای فوق برنامه بچه ها رو نزدیک خونه ثبت نامه کنیم که دیگه برای کلاس ژیمناستیک و زبان و غیره پیاده بریم و بیاییم. خداروشکر کلاسهای بچه هام نزدیک خونه هست با ماشین نمیریم، پیاده میریم و میاییم.

شاید همه فکر میکردن بنزین گرون بشه هوای تهران پاک میشه ولی نمیدونن ما مردمی هستیم که از خوراک و پوشاکمون میزنیم ولی از ماشین سواریمون نمیزنیم.

۲۲
آبان

یه بچه گربه تو حیاط ما بود دو سه ماهه خیلی هم سرحال بود ولی امروز صبح دیدم تکون نمیخوره مرده. بخاطر آلودگی هواست چون از دیروز که هوا آلوده بود این زیاد ورجه وورجه نمیکرد یه گوشه مونده بود. 

آلودگی هوا خیلی خطرناکه کاش مسئولین اونو جدی بگیرن کاش یه فکری به حال جمعیت تهران و ماشینهای بیش از اندازه اش بکنند . کاش همه شهرها و روستاها آباد بودن تا کسی مهاجرت نمیکرد به تهران

کاش مافیای جهانی نفت و بنزین یه ذره به فکر جون موجودات روی کره زمین بودن. 

کاش بشه وسط اینهمه شلوغی و هرکی به فکر خود بودن یه راهی برای عشق ورزیدن به تمام موجودات پیدا میکردیم همه موجودات حق زیستن دارند . حق استفاده از هوای پاک و آب تمیز.